به گزارش مشرق، «الاخبار» نوشت: «عبدالله بن عبدالعزیز» پادشاه عربستان سعودی بعد از ظهر دیروز (جمعه) پس از گذشت 25 روز از آغاز جنگ علیه غزه و نزدیک به دو ماه از آغاز تحولات امنیتی در عراق با صدور بیانیهای به تحولات جاری در منطقه خاورمیانه واکنش نشان داد و از آنچه «سکوت جهانی» در قبال جنایت نامید، انتقاد کرد. وی در بیانیه خود ابتدا از فتنه آغاز کرد و شایسته این بود که سخنانش با غزه و جنایت کنونی در آن آغاز شود.
الاخبار افزود که «اما بیانیه ملک عبدالله حقایق مهمی به همراه داشت از جمله اینکه مسئله فلسطین حتی در زمانیکه ساکنان آن به دست صهیونیستها قتل عام میشوند اولویت حکومت عربستان نیست و دیگر اینکه نشان داد [ادعای] مبارزه با کسانی که از فلسطین پشتیبانی میکنند با این ادعا که فلسطین یک مسئله عربی است، صرفا یک فریب است و در بهترین حالت فرضیه تلاشی برای جلوگیری از مسلح شدن مقاومت برای دفاع از خود است و بدتر از همه اینکه روشن شد قیمومیت نزد آل سعود یعنی محروم کردن ملت فلسطین از تمام امکانات قدرت در زمینههای نظامی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی.
بیانیه پادشاه عربستان اولویاتش را به همراه داشت؛ خارج از چهارچوب جریانات فعلی و باعث ناامیدی بود و شنیدن آن مانند اوضاع فعلی غزه باعث غم و اندوه بود. وی سخنانش را با «فتنه» آغاز کرد کلمهای که در بیانیه سیاسی پادشاه عربستان معنی خاص دارد و این کشور مدعی است فتنه در کشورهای دیگر و به وسیله پشتیبانی مالی کسان دیگری که وابسته به عربستان نیستند شکل گرفته است و این ادعا در زمانی مطرح میشود که تمام دلایل و مدارک اثبات میکنند تمام سازمانهای سیاسی و اطلاعاتی و دینی عربستان در شکلگیری فتنه کنونی نقش داشتهاند و آنها را به خارج از مرزهای خود برای درگیریهای خونین فرستاده است.
موضوع غزه فقط به خاطر موج خشمی که در جهان برای آن برپا شده و در همراهی با همبستگیهای جهانی به ویژه همبستگی کشورهای اروپایی و آمریکای لاتین در درجه اول و در درجه دوم کشورهای عربی، در بیانیه پادشاه عربستان گنجانده شد و به این موضوع به صورت اختصاصی پرداخته نشد بلکه مانند یک جمله تکمیلی برای موضوع دیگری بود و مصداق این زبان حال مردم بود که : «ای کاش آن را نمیگفتی و ساکت میماندی».
بیانیه پادشاه عربستان عمدا به سمت عمومیت دادن خطرهای موجود در حال حاضر متوجه نظام آل سعود و محاکمه عاملان آن بود و این مسئله دو نتیجه به همراه دازد: از بین بردن آثار مسئله برای بر عهده گرفتن مسئولیتها، و وسعت دادن دامنه مجازات به جایی که شامل گروههای تروریستی و همچنین خیانتکاران به نظام شود. همانگونه که پادشاه عربستان در ماه فوریه (2014) دستوری مبنی بر مجازات تمامی کسانیکه صادر کرد که وابسته به گروههای افراط گرا مانند سازمانهای تروریستی داخلی، منطقهای وبینالمللی هستند. اگرچه در بیانه دیروز نامی از داعش برده نشد اما سخنان پادشاه عربستان بیشتر بر روی این گروهک که در حال حاضر تحرکات پررنگتری دارد متمرکز بود و وی عمدا اصطلاح فتنه را به کار برد تا تمام گروههای مانند آن را نیز شامل شود.
«عبدالله بن عبدالعزیز» با این قسمت سخنان خود به داعش نزدیک شد: «در جهان عربی و اسلامی ما مکان مناسبی برای تحرک یافتهاند و غرضورزان کینهتوز هر جنایتی را در حق امت ما انجام میدهند و زمین را از فساد پر کردهاند»؛ این اظهارات نشان دهنده نگرانی کنونی آل سعود است و این که مشروعیت دینی و تاریخی این نظام در معرض آزمایش است به ویژه اینکه انتقادات گستردهای از داخل موسسات دینی خود عربستان متوجه آل سعود است و اعتراض دارند که آل سعود نگهبانی امین برای تعالیم مذهب وهابیت نبوده است.
پادشاه عربستان عمدا بر خاص بودن مکانی که از آن صحبت میکند یعنی سرزمین نزول وحی و رسالت محمدی تاکید کرد تا بدین وسیله بر طرح دینی دولت خلافت در مذهب وهابیت گریز بزند و خطر اعلام خلافت از سوی «ابوبکر بغدادی» را گوشزد کند.
وی سپس به صورتی گذرا به فلسطین پرداخت و در لحنی آمیخته با محکوم کردن مقاومت گفت: «... تا اینکه تروریسم اشکال مختلفی از گروه، سازمان و دولت به خود گرفت و اینک خطرناکتر هستند» وی با موضع «جان کری» وزیر امور خارجه آمریکا همراه شد و گفت که این اقدامات باعث از دست رفتن فرصت آشتی میشود و همچنین باعث ظهور نسلی میشود که فقط خشونت را میشناسند.
آنچه که میتوان از این بیانیه به صورت خلاصه گفت آن است که پادشاه عربستان عمدا از اظهارنظر در مورد سخنان مقامات بلندپایه اسرائیلی در مورد پشتیبانی همهجانبه عربستان و امارات از حمله کنونی به غزه چشمپوشی کرد و تنها به یک محکومیت ضعیف آنهم در خلال صحبت از موضوعی دیگر یعنی تروریسم اکتفا کرد تروریسمی که در خدمت اهداف آل سعود است و بس.